که برای به موقع رسیدن دارید.
ممکن است دلیل اینکه از شغلتان متنفر هستید این باشد که هر
روز وظایف تکراری را انجام میدهید
و دیگر برایتان خسته کننده شده است.
84
ممکن است از شخصی متنفر باشید به دلیل اینکه وقتی با وی
هستید حس راحت و خوشایندی ندارید.
بنابراین حتی احساساتی مثل تنفر و عشق به دلیل خود آن شخص
نیست بلکه به خاطر احساسی است که با وی
تجربه میکنید .جالب این جا است انسانها وقتی در شرایط خاصی هستند
ممکن است حس شادی و هیجان ناشی
از آن شرایط را با حسی که در مورد یک نفر دارند اشتباه بگیرند .مثال
وقتی با شخصی به مسافرت میروید،
هیجان رفتن به یک مسافرت ممکن است به اشتباه به وجود آن شخص
نسبت داده شود به جای خود مسافرت.
خب ،اکنون این اطلاعات به چه کاری میآید؟ کاملً مشخص است؛ هر
زمان فرصتش را پیدا کردید حس هیجان
در وی ایجاد کنید؛ در انجام کارهای هیجان انگیز یا حتی تماشای
فیلمهای اکشن وی را همراهی کنید .در
85
نهایت بهطور غلط آن احساسات را به بودن در کنارتان مرتبط میسازد
و به شما دلبستگی پیدا میکند.
فرایند سهیم شدن در تجربیات هیجان انگیز با دیگران در پایین به
صورت مرحله به مرحله توضیح داده شده
است:
در آغاز به دلیل تجربه خوبی که داشته است خیلی احساس
خوشحالی و هیجان میکند.
بهمحضِ این که به خانه میرسد به ملاقاتی که داشتید فکر میکند
تا باز آن احساس هیجان انگیز را
تجربه کند.
سپس ممکن است شروع به پرسیدن سؤالاتی از این قبیل بکند” :
این اولین بار است که چنین
86
احساسی دارم؛ آن هم وقتی با او هستم ،چه اتفاقی افتاده؟” یا چنین
پرسشی ” خیلی امروز خوش
گذشت ،چرا متوجه نشده بودم هر وقت همراهش هستم به این اندازه
لذتبخش است؟”
اگر آن شخص چنین احساساتی را مجدداً تجربه کند ،در آخر
متوجه میشود این احساسات مرتبط به
وجود شما است ،نه هیچ چیز دیگر.
نکته :ایجاد احساس هیجان در شخصی بستگی به پیشینه و طرز
فکرش دارد ،پس مجدد تکرار میکنم باید
تحقیق کنید و متوجه شوید چه کاری بیش از همه شخص مورد
نظرتان را هیجان زده میکند.
ممکن است بگویید ” :یک لحظه صبر کن ،بسیاری را میشناسم که
لحظات هیجان انگیزی با یکدیگر تجربه
87
کردهاند ولی هرگز عاشق یکدیگر نشدهاند” .احساس عشق زمانی رخ
میدهد که شرایط اولیه رعایت شده باشد
مثل:
پذیرفتن آن شخص (الزم نیست حتماًًًًًًًً دوستش داشته باشید برای
اینکه این کار جواب دهد؛ فقط کافی
است که او را بپذیرید ).اگر وی را نپذیرید جواب نمیگیرید.
توجه به معیارهای اصلی (یکی از ویژگیهای ایجاد هیجان این است
که باعث میشود بهطور نیمه
خودآگاه آن شخص برخی معیارهای ناخودآگاه خود را قربانی کند؛ البته
اگر آن معیارها خیلی قوی
باشد قربانی نمیشوند).
نظامهای تجسمی در اِن اِل پی ( برنامه ریزی عصبی -کالمی)
88
یکی از دقیق طبقهبندیهای شخصیت توسط نظامهای تجسمی ان
ال پی صورت گرفته است .این سیستم-
ها انسانها را بر اساس نظامهای تجسمی درونی طبقهبندی میکند .این
طبقهبندی شامل سه گروه اصلی است
(البته گروههای دیگری نیز وجود دارد ولی برای ما همین موارد کافی
است)
نظام تجسمی دیداری
نظام تجسمی شنیداری
نظام تجسمی لمسی
قبل از ادامه این بخش بهتر است نگاهی کوتاه به پیوست الف
بیندازید تا بفهمید چطور میتوان نظامهای
تجسمی دیگران را در چند لحظه تشخیص داد.
کسی که تحت تأثیر نظام تجسمی دیداری است توجه بسیاری به ظاهر
بیرونی یک شیء دارد .این عبارت ” :به
89
خاطر اینکه قشنگ بود خریدمش” معمولاً از کسانی شنیده میشود که
نظام تجسمی آنان دیداری است .البته
دیداریها نیز به دیگر ویژگیها توجه میکنند (یعنی همه این گونه هستند)
ولی ویژگیهای بیرونی ِاشیاء بیشتر
توجهشان را جلب میکند.
همینطور که احتمالً تا الان حدس زده اید ،معیارهای نیمه خودآگاه
شخص دیداری همیشه دور این مفهوم می-
- 1
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- 12
- 13
- 14
- 15
- 16
- 17
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- 26
- 27
- 28
- 29
- 30
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- 36
- 37
- 38
- 39
- 40
- 41